برای مشاهده تمام مطالب وبلاگ معجزه جاوید

کلیک کنید

 ولا تصعّر خدّک للناس و لا تمش فی الارض مرحا ان الله لا یحب کلّ مختال فخور(لقمان/18)

و روی خود را از مردم به تکبر برمگردان و در زمین مغرورانه راه مرو زیرا خداوند هیچ متکبر فخرفروشی را دوست ندارد.

در این آیه لقمان به فرزندش می گوید در زمین متکبرانه راه مرو  لا تمش فی الرض مرحا

و در سوره فرقان اولین نشانه بندگان خوب خدا حرکت متواضعانه انهاست و عباد الرحمن الذین یمشون علی الارض هونا(فرقان/63)

یکی از اسرار نماز که در سجده آن بلندترین نقطه بدن را حداقل در هر شبانه روز 34 مرتبه در هفده رکعت نماز واجب روی خاک می گذاریم دوری ازتکبر غرور و تواضع در برابر خداوند است.

گرچه تواضع در برابر تمام انسانها لازم است اما در برابر والدین ،استاد و مومنان لازم تر است تواضع در برابر مومنان از نشانه های برجسته اهل ایمان است اذّله علی المومنین (مائده/54)

برخلاف تقاضای متکبران که دور کردن فقرا را از انبیا می خواستند آنان فرمودند :ما هرگز آنان را طرد نمی کنیم و ما انا بطارد الذین آمنوا(هود/29)

انسان ضعیف و ناتوانی که از خاک و نطفه آفریده شده و در آینده نیز مرداری بیش نخواهد بود چرا تکبر میکند؟

مگر علم محدود او با فراموشی آسیب پذیر نیست؟

مگر زیبایی ،قدرت،شهرت، ثروت او زوال پذیر نیست؟!

مگر بیماری،فقر ،مرگ را در جامعه ندیده است؟!

مگر توانایی های او نابود شدنی نیست؟!

پس برای چه تکبر میکند؟!

قرآن می فرماید:متکبرانه راه نروید که زمین سوراخ نمی شود،گردن کشی نکنید که از کوهها بلندتر نمی شوید و لا تمش فی الارض مرحا انّک لن تخرق الارض و لن تبلغ الجبال طولا (اسراء/38)

در مواردی غیبت کردن جایز است که به بعضی از آنها اشاره می کنیم:

1-در مقام مشورت در کارهای مهم :

یعنی اگر شخصی درباره ی دیگری مشورت خواست ما می توانیم عیب های ان فرد را به مشورت کننده بگوییم.

2-برای ردّ سخن و عقیده باطل:

اشخاصی که دارای چنین اعتقاداتی هستند نقل سخن و عیب سخن آنها جایز است تا مبادا مردم دنباله رو آنها شوند.

3-برای گواهی دادن نزد قاضی باید حقیقت را گفت گرچه غیبت باشد.

4-برای اظهار مظلومیت بیان کردن ظلم ظالم مانعی ندارد.

5-کسی که بدون حیا و آشکارا گناه می کند غیبت ندارد.

6-برای ردّ ادعاهای پوچ :

غیبت مانعی ندارد کسی که می گوید من مجتهدم،دکترم،سیدم،و ما میدانیم که او اهل این صفات نیست جایز است

به مردم آگاهی دهیم تا فریب نخورند.

خلق الانسان(الرحمن/3)

او انسان را آفرید.

افرینش انسان از جهات مختلف قابل توجه ست:

از جهت سیر تکاملی: چگونه از خاک بی جان موجودی جاندار و با شعور به نام انسان بر می آید؟

از جهت تامین نیازهای مادی:چگونه جهان طبیعت در تسخیر او قرار گرفته است؟

از جهت گرایش های مثبت و منفی :

1-زود ناامید می شود : قتورا(اسرا/100)

2-حریص است:هلوع(معارج/19)

3-بی تاب است:جزوعا(معارج/20)

4-زیانکار است:لفی خسر (عصر/2)

5-زیاده خواه است:لیطغی(علق/6)

6-ستمگر است:ظلوما(احزاب/72)

7-نادان است:جهولا(احزاب/72)

8-شتابزده است:عجولا(اسرا/11)

9-ناسپاس است:کفور(اسرا/67)

10-قدرنشناس است:کنود(عادیات/6)

آیات دیگر قرآن خصوصیات مثبت انسان را اینگونه ارائه میدهد:

مسئولیت پذیری

داشتن آزادی و قدر ت انتخاب

امکان تغییر روش

توبه و انقلاب و جهش درونی

دارا بودن استعدادها و ظرفیت های بزرگ درونی

ویژگی بی نهایت طلبی

جانشین خداوند روی زمین

مسجود فرشتگان

دارا بودن قدرت تقلید و اثر پذیری یا قابلیت الگو شدن و تاثیر گذاری

ترکیبی از تضادها

عقل و فطرت در برابر غریزه و شهوت

دارای قدر تفکر و خلاقیت و ابتکار

1-قلبی که از خدا غافل است و لایق رهبری نیست : لا تطع من اغفلنا قلبه(کهف/28)

2-دلی که دنبال فتنه و دستاویز شبهه ها می گردد : فامّا الذین فی قلوبهم زیغ فیتبعون ما تشابه منه ابتغاء الفتنه(آل عمران/7)

3-دلی که قساوت دارد :جعلنا قلوبهم قاسیه (مائده /13)

4-دلی که زنگار گرفته است : بل ران علی قلوبهم ما کانوا یکسبون (مطففین/14)

5-دلی که مهر خورده است : طبع الله علیها بکفرهم (نساء/155)

گاهی تبعیض نابجا میان افراد حسادت آنان را بر می انگیزد :

مثلا پدر یا مادری به یکی از فرزندانش اظهار علاقه بیشتری میکند این عمل باعث حسادت دیگر فرزندان میشود.

گاهی مردم توجیه نیستند :

و شرایط را یکسان می پندارند و همین که یک برتری و امتیاز دیدند حسادت می ورزند در حالیکه اگر حکمت و دلیل تفاوتها را بدانند آرام می شوند.

حسادت در خاندان نبوت نیز پیدا میشود همانگونه که درخانه حضرت یعقوب حسادت فرزندان آنان را به چاه افکندن برادر وادار کرد.

دامنه حسادت تنها نسبت به نعمت های مادی نیست:

بلکه گاهی نسبت به ایمان افراد حسادت میشود و می خواهند آنان را به کفر برگردانند:یردونکم من بعد ایمانکم کفّرا حسدا(بقره/109)

روشن است که حسادت آرزو نابودی نعمت دیگران است وگرنه درخواست نعمت از خداوند حسادت نیست

چنانکه سلیمان از خداوند حکومتی بی ظیر خواست :ملکا لا ینبغی لاحد(ص/35)

و حضرت علی علیه السلام در دعای کمیل از خداوند می خواهد که نصیب او بیشتر باشد و قرب او به خداوند نیز بیشتر باشد :

وجعلنی من احسن عبیدک نصیبا عندک و اقربهم منزله منک...

برای درمان حسادت باید اینگونه فکر کرد:

دنیا کوتاه و کوچک است و غصه برای آن ارزشی ندارد.

ما نیز نعمتهایی داریم که دیگران ندارند.

نعمتها بر اساس حکمت تقسیم شده است گرچه ما حکمت آن را ندانیم.

آنکه نعمتش بیشتر است مسئولیتش بیشتر است.

بدانیم که حسادت ما بی نتیجه است و خداوند بخاطر اینکه بنده ای چشم دیدن نعمتی را ندارد لطف خود را قطع نمی کند و فقط خودمان را رنج می دهیم

یا ایها الناس اعبدوا ربّکم الذی خلقکم و الذین من قبلکم لعلّکم تتّقون (بقره/21)

ای مردم!پروردگارتان را که شما و پیشینیان را آفرید پرستش کنید تا اهل تقوا شوید.

این آیه اولین فرمان الهی خطاب به انسان در قرآن است سرفصلهایی را بیان میکنیم تا مشخص شود عبادت باید چگونه باشد:

1-عبادت مامورانه:یعنی طبق دستور او و بدون کم و زیاد و خرافات

2-عبادت آگاهانه:تا بدانیم مخاطب و معبود ما کیست (حتی تعلموا ما تقولون)(نسا/43)

3-عبادت خالصانه :ولا یشرک بعباده ربّه احدا (کهف/110)

4-عبادت خاشعانه:فی صلاتهم خاشعون (مومنون/2)

5-عبادت مخفیانه:پیامبر (ص) فرمودند: اعظم العباده اجرا اخفاها(بحار/ج70/ص251)

عبادتی بزرگترین پاداش را دارد که پنهانی باشد.

6-عبادت عاشقانه:پیامبر(ص)فرمودند:افضل الناس من عشق العباده( بحار/ج70/ص253)

برترین مردم کسی است که عاشق عبادت باشد.

خلاصه مطلب:

شروط عبادت:

1-شرط صحت :نظیر طهارت و قبله

2-شرط قبول:نظیر تقوا

3-شرط کمال:نظیر اینکه عبادت آگاهانه،خاشعانه،مخفیانه،عاشقانه باشد.

1-نماز: انّ الحسنات بذهبن السیئات (هود/114)

2-استغفار :فاستغفروا الله و استغفر لهم الرسول (نسا/64)

3-انفاق : صدقه السرّ تکفّر الخطیئه (غرر الحکم)

4-حل مشکلات مردم : من کفّارات الذنوب العظام اغاثه الملهوف (وسائل/ج16/ص373)

5-کار نیک‌‌ :والذین آمنوا و عملوا الصالحات لنکفّرن عنهم سیئاتهم (عنکبوت/7)

6-دوری از گناهان کبیره:ان تجتنبوا کبائر ...نکفّر عنکم (نسا/31)

7-ایمان و عمل صالح : الّا من تاب و آمن و عمل عملا صالحا اولئک یبدّل الله  سیّئاتهم حسنات(فرقان/70)

8-شرکت در جنگ و جهاد : وقاتلوا و قتلوا لاکفّرنّ عنهم سیّئاتهم (آل عمران/195)

9-سلام کردن،طعام دادن،و نماز شب : ثلاث کفّارات : افشائ السلام و اطعام الطعام و الصلاه بالیل و الناس نیام(وسائل/ج12/ص59)

حساب تزکیه نفس و خودستایی از حساب بیان نعمتهای الهی جداست خداوند در این آیه می فرماید:خودتان را ستایش نکنید فلا تزّکوا انفسکم ولی در جای دیگر می فرماید :و امّا بنعمه ربّک فحدث (ضحی/11) نعمتها و الطاف خدا را بیان کن.

ام یقولون افتراه قل فاتوا بسوره مثله و ادعوا من استطعتم من دون الله آن کنتم صادقین(یونس/38)

بلکه می گویند:قرآن را بافته است بگو اگر راست می گوییدپس سوره ای همانند آن بیاوریدو هرکه را غیر از خدا میتوانیدبه یاری بخوانید؟

چون سخن از تحدی قرآن  است به گوشه ای از امتیازات این معجزه جاویدان الهی اشاره میشود:

1-گنجاندن معارفی بلند در کلماتی کوتاه:

در مورد زن و شوهر تعبیر می کند هنّ لباس لکم و انتم لباس لهنّ(بقره/187)زنان لباس شما و شما لباس انها هستید.

برای بیان سستی قدرتهای غیر الهی آنها را به خانه عنکبوت تشبیه میکند(عنکبوت/41)

از آفریدن یک پشه آنان را ناتوان می داند لن یخلقوا ذبابا(حج/73)

2-شیرینی کلام و نفوذ:

اگر هزار بار هم خوانده شود کهنه نمی شود بلکه هر بار نکته ای به دست می آید.

4-جامعیت قرآن:

از برهان تا مثل،از دنیا تا آخرت و نیز مسائل خانوادگی،حقوقی ،سیاسی،نظامی،اخلاقی،تاریخی و ...را در بردارد.

5-واقع گرایی:

محتوای آن بر مبنای حدس و گمان نیست حتی داستانهایش مستند و واقعی است.

6-همه گیر و جهانی :

مردم در هر سطح و هر کجا باشند از آن بهره می برندو قرآن به صورت کتاب تخصصی نیست.

7-ابدی:

هرچه از عمر بشر و علوم می گذرد اسرار بیشتری از قرآن کشف میشود.

8-رشد فزاینده :

 با داشتن بیشترین دشمن و ضربات فراوان بیشترین رشد را در طول عمر خود داشته است.

9-معجزه ای در دست:

این معجزه در دست همه است و از نوع سخن و کلمه است که در اختیار همه است.

10-هم معجزه هم کتاب دستور و قانون است.

11-از فردی درس نخوانده و منطقه ای محروم از سواد است.

12-چیزی به آن افزوده یا از آن کاسته نشده است و مصون از تحریف است.

و جزاوا سیّئه سیّئه مّثلها فمن عفا و اصلح فاجره علی الله انّه لا یحب الظالمین(شوری/40)

و جزای بدی بدیی مانند آن است پس هر که عفو کند و صلاح نماید پس پاداش او بر خداست همانا او ستمکاران را دوست ندارد.

قانون مماثلت در اسلام:

از انجا که قوانین اسلام طبق عقل و فطرت و عدل است در امور مختلف برابری را با صراحت مطرح کرده که ما چند نمونه را در اینجا بیان می کنیم:

1-هر کس بر شما تعدی و تجاوز کرد به مانند آن بر او تعدی کنید : فمن اعتدی علیکم فاعتدوا علیه بمثل ما اعتدی علیکم (بقره/149)

2-برای زنان همانند وظایفی که بر دوش آنهاست حقوق شایسته ای قرار داده شده است:ولهنّ مثل الذی علیهنّ بالمعروف(بقره/228)

3-هر کس از شما به عمد شکاری را در حال احرام بکشد کیفر و کفاره اش کشتن نظیرآن حیوان از چهار پایان است:و من قتله منکم متعمّدا فجزاء مثل ما قتل من النعم(مائده/90)

4-هر گاه خواستید مجازات کنید تنها به مقداری که بر شما تعدی شده کیفردهید:و ان عاقبتم فعاقبوا بمثل ما عوقبتم به(نحل/126)

نمونه مماثلت در سنتهای الهی

1-دشمنان نقشه کشیدند و خداوند چاره جویی کرد:مکروا و مکرالله(آل عمران/54)

2-می خواهند خدا را فریب دهند در حالیکه او آنها را می خواهد فریب دهد:یخادعون الله و هو خادعهم(نساء/142)

3-می گویند ما آنها را مسخره میکنیم،خداوند آنها را مسخره می کند:انما نحن مستهزون الله یستهزی بهم(بقره/15-14)

4-خدا را فراموش کردند خدا نیز آنان را به فراموشی گرفتار کرد:نسوا الله فانساهم(حشر/19)

5-هنگامی که آنها از حق منحرف شدند خداوند قلوبشان رامنحرف ساخت:فلما زاغوا زاغ الله(صف/5)

6-هرگاه برگردید ما باز می گردیم:و ان عدتم عدنا(اسرا/8)

7-کسانی که نیکی کردند پاداش نیک و زیاده برآن دارند:للذین احسنوا الحسنی و زیاده(یونس/26)

8-خداوند از انها خشنود و آنها از او خشنودخواهند بود:رضی الله عنهم و رضوا عنه(مائده/119)

9-به یاد من باشید تا به یاد شما باشم:فاذکرونی اذکرکم(بقره/152)